* برنامه ریزی توسط مدیر و انجمن مدرسه.
* پذیرش وظایف جدید توسط مدیر.
* مشارکتی بدون محیط مدرسه.
* تشریک مساعی و همکاری کارکنان از طریق هیأت مدیره انجمن.
* افزایش احساس مفید بودن در میان مدیران و کارکنان.
دویگنان از برنامه آموزشی مشتری مدار صحبت به میان می آورد که بر تصمیم گیری مدرسه محور استوار است و امکان کنترل منابع را به مدرسه می دهد تا به کمک آن برنامه های آموزشی را به نحوی تدوین نماید که کاملاً در جهت مصلحت دانش آموزان باشد. کمبل [۱۰۴]و ایوانس[۱۰۵] (۱۹۹۳) بیان می کند عموم مردم امروز نظرات ضد و نقیض از آموزش و پرورش دارند که متخصین امر نمی توانند آنها را نادیده بگیرند. یک مدیر شایسته و با کفایت می تواند همه جوانب اجرایی یک مدرسه را متحول کند (ابوضحی ٬مترجمان:گرایی نژاد و همکاران ٬۱۳۸۳٬صص۱۰۲-۱۱۵).
در دین اسلام به طور وسیع به این مساله پرداخته و تاکید شده در سوره مائده (ایه ۲) خداوند می فرماید :”در نیکی و پارسایی با هم همکاری کنید نه در گناه وستمکاری و از خدا بترسید که عذاب خدا بسیار سخت است “. در سوره انفال(آیه ،۴۰) همکاری مومنان در کنار یاری خداوند قرار گرفته است. ابن خلدون نیز همدستی و تعاون را یکی از عوامل اصلی در فراهم آوردن معاش دانسته است. یکی از مسایل اساسی در سیره و منطق عملی پیشوایان معصوم (ع)مسئله مشورت و مشاوره است. بطوری که برخی از اصحاب رسول اکرم (ص)چنین نقل شده است :”هیچ کس را ندیدم که با اصحاب خود بیشتر از رسول خدا مشورت کند” (سلیمان پور و معافی مدنی ،۱۳۸۸،صص۱۱۴-۱۱۶).
۲-۳ پیشینه تحقیقات:
۲-۳-۱ تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
عباسی در پژوهشی نشان داد ارتباط غیر رسمی، تبادل اطلاعات بین مدیر و کارکنان، اعتماد مدیر به توانمندی وتوسعه حرفه ای کارکنان و دادن پاداش مناسب به آنان، با انعطاف پذیری و استقبال از تغییرات کارکنان رابطه مثبت و معنی داری دارد ( عباسی[۱۰۶]۲۰۰۲٬).
عطریان (۱۳۸۲) در بررسی راه های تحقق اهداف مدرسه محور از دیدگاه معلمان ومدیران منطقه زرین شهر به این نتیجه دست یافت که دادن اختیار به معلمان و مدیران مدرسه، خودباوری وشناسایی توانمندیهای آنها، شناسایی استعدادها وتوانایی های دانش آموزان وتشویق وترغیب افراد را باعث خواهد شد (عطریان٬ ٬۱۳۸۲ص۲۵).
سرایداران (۱۳۷۶) مطالعاتی که در مورد شاخص های اندازه گیری تعهد شغلی انجام داده که نشان می دهد عواملی مانند وابستگی حرفه ای، وابستگی سازمانی، پایبندی و التزام به ارزشهای کار و مشارکت و در گیری شغلی، (التزام) بیش از سایر فاکتورها در تعیین میزان تعهد سازمانی نقش دارند (واحدی ٬۱۳۸۰٬صص۴۶-۴۹).
مهرعلیزاده[۱۰۷] و همکاران(۱۳۸۴)در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که از دیدگاه کارشناسان ستادی، مدیران و دبیران دبیرستانهای شهر اهواز، عامل سیاسی و قدرت (مسئولان) با میانگین ۸،۳ ، عامل ساختاری و امکاناتی با میانگین ۷۹،۳، عامل اطلاعاتی و دانشی با میانگین ۷۲،۳ ، عامل فرهنگی-اجتماعی با میانگین ۵۲،۳ و عامل مدیریت با میانگین ۲۴،۳ از میانگین ۵ به ترتیب اولویت به عنوان موانع مهم مدرسه محوری قلمداد میشوند.
غریبی(۱۳۸۲)با مطالعه نگرش مدیران آموزش و پرورش رباط کریم به مدیریت مشارکتی به این نتیجه دست یافت که بیشتر مدیران از مشارکت دادن همکاران در کارها خرسند میشوند و آنها را به مشارکت ترغیب میکنند (داوودی پور ودیگران ، ۱۳۸۷ ).
ایوانس[۱۰۸] به نقل ازبارت[۱۰۹] و همکاران(۱۹۹۰)روشن میکند در مدارسی که رسالت و اهداف تربیتی به طور واضح تعیین و یکپارچه میشوند در مقایسه با مدارسی که در آنها اهداف تربیتی روشنی وجود ندارد، کارآمدی و اثربخشی بالاتر است(به نقل از جباری،۱۳۸۱). یافتههای این تحقیق شبیه به نتایج تحقیق پورآهن(۱۳۸۰) است (داوودی پورو دیگران ، ۱۳۸۷ ). تحقیقی که توسط فیضی ودیگران در مورد بررسی رابطه بین سبکهای مدیریت مدیران با خلاقیت دبیران انجام گرفت منجر نشانگر آن است که هرچه از سبک مدیریت سنتی فاصله می گیریم و به طرف سبک مدیریت مشارکتی حرکت می کنیم میزان همبستگی نیز افزایش می یابد و البته رابطه مثبت و معنی داری بین سبک مدیریت سنتی و انعطاف پذیری نیز نشانگر آن است که رفتارهایی در سبک مدیریت سنتی وجود دارد که با میزان خلاقیت دبیران رابطه دارد و این رفتارها در سبک مدیریت متعادل بیشتر و در سبک مدیریت مشارکتی در بیشترین حد خود قرار دارد؛ نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشانگر رابطه مثبت معنی دار بین سبک مدیریت سنتی و خلاقیت است(( r=0/37)) احتمالا ضریب همبستگی مثبت و معنی دار، نشانگر آن است که در سبک مدیریت سنتی ابعادی (رفتارهایی) هستند که با خلاقیت دبیران رابطه دارند و دبیران رفتار مدیران را به صورت صد درصد سنتی ارزیابی نکرده اند ( فیضی و دیگران ، ۱۳۸۸).
مدریت مشارکتی یک سیستم پویا برای توسعه سازمان همبستگی مثبتی بین مشارکت سازمانی (oc) و مدیرت مشارکتی (PM) به عنوان یک پدیده چند بعدی در میان دبیرستان های دخترانه دولتی در مشهد، ایران، بوده است نمونه آماری ۹۰۳ معلم زن گردآوری شدند نتایج نشان داد که مدیریت مشارکتی ابزاری است که پتانسیل عظیمی برای افزایش مشارکت سازمانی در سازمان آموزشی دارد همبستگی معناداری بین همکاری و مدیریت مشارکتی وجود داشت (شاقولی و همکاران ٬۲۰۱۰٬صص۲۵۰-۲۵۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
زمینه های اجرای مدیریت مدرسه محور در شهر مشهد توسط عبدالله داودی پور و دکتر محمدرضا آهنچیان در سال ۱۳۷۷ به اجرا گذاشته شد و ویژگی های ذیل برای استقرار مدیریت مدرسه محورتبیین گردید:
۱-محدودیت با مدرسه بوده وسازمان آموزش وپرورش دخالتی در تصمیم گیریها ندارد .
۲- خودگردان بودن مدارس.
۳-تفویض اختیار تا پایین ترین سطح یعنی مدرسه.
۴-اختیار تصمیم گیری درخصوص برنامه درسی، کادر آموزشی، بودجه، انتخاب کادر آموزشی و غیر آموزشی با مدرسه است.
۵- شیوه مدیریت به صورت مشارکتی.
۶- تقویت نهادهای دانش آموزی.
۷- مشارکت دانش آموزان در امور مدرسه.
۸-تشکیل گروه داوری ازخود دانش آموزان برای اتخاذ تصمیم درمسایل انضباطی با نظارت مسئولان به عنوان مهمترین روش برقراری نظم در مدرسه.
۹-برنامه ریزی برای آموزش خودشناسی وخودآگاهی دانش آموزان برای ایجاد زمینه احساس کرامت ذاتی وشکوفایی استعدادهای فطری آنان.
۱۰-استفاده از امکانات نهادهای مختلف فرهنگی ازقبیل رادیو، تلویزیون ، کانونهای پرورشی ،تربیت بدنی وکتابخانه های عمومی درجهت هدایت مسایل تربیتی.
۱۱-استفاده از توانایهای فکری وعملی واعطای مسئولیت به آنان.
۱۲-برنامه ریزی جهت بهبود وضع مدارس ازطریق مشارکت عمومی ودستگاههای دولتی وغیردولتی.
۱۳-برگزاری مراسم جشن وآغازسال وپایان سال تحصیلی دانش آموزان ( داوودی پور وآهنچیان ، ۱۳۷۷).
بازرگان در تحقیقی با عنوان «نقش های اصلی مدیران مدارس در ایران »، در سال ۱۳۷۵ در یک مقایسه تطبیقی به منظور آگاهی از این که بیشترین وقت مدیران مدارس ایران به چه فعالیت هایی می گذرد و مدیران ما چه نقشهایی را ایفا می نمایند، مطالعه ای مقدماتی در شهر کرج انجام داد. نتیجه تحقیق بر این امر تأکید دارد که بیش ترین وقت مدیران صرف نقشهایی می گردد که بار اداری دارد، مانند به راه انداختن کارهای فوری مدرسه و حل امور پیش بینی نشده، نقشی که به هیچ وجه با تمایل واقعی آنان مطابقت ندارد. اما مدیران دبستانی ۶۰ درصد، مدیران راهنمایی ۷۰ درصد، مدیران دبیرستانی ۶۵ درصد ترجیح می دهند وظایف اداری و به ویژه خدمات ساختمانی به افراد دیگر سپرده شود.
حسینی زاده ورفیع بخش(۱۳۸۰) درتحقیق خودتحت عنوان “شناسایی دیدگاه مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران در رایطه با اجرای سیاست مدرسه محوری ” به این نتیجه دست یافتند،که ۹۰ درصد مدیران معتقد هستند برنامه مدیریت مدرسه محوری باعث می شود مدرسه با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی تصمیم گیری کند؛ همچنین در تحقیقی که جمشیدنژاد (۱۳۸۲) انجام داد، این نتیجه به دست آمد که از میان ابعاد سه گانه ساختاری، مدارس اهواز به تمرکزگرایی کمترین تمایل رادارند، اما تنها ۳۶ درصد کل مدارس اهواز ساختار مناسب مدرسه محوری راداشتند.
نقی زاده (۱۳۷۹) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که شرایط مدرسه محوری ازلحاظ اعطای اختیارات و مشارکت پذیری در نظام آموزشی ما وجود دارد، ولی از لحاظ تمرکززدایی، انعطاف پذیری و سایر ویژگی های مکمل مدرسه محوری، شرایط فراهم نیست.
غلامرضا شهنی(۱۳۸۰) درتحقیق خود به این نتیجه رسید،که مدیران، مدرسه محوری را از جمله تمرکززدایی، اعطای اختیارات، مشارکت و انعطاف پذیری می دانند. درعین حال که مدیران به مدرسه محوری گرایش دارند، اما به نظر آنها از لحاظ مقرراتی و مدیریتی، ساختاری و امکانات مالی، آمادگی کافی وجود ندارد.
رابطه توانمند سازی و تعهد شغلی مدیران در مدارس متوسطه استان سمنان تحقیقی است که سلیمانی ومطهری (۱۳۸۸) انجام داده و نتایج زیر را بدست آورده اند. بین رشد و توسعه حرفه ای، مقام و منزلت و تصمیم گیری مشارکتی با تعهد شغلی مدیران رابطه معناداری وجود داشت در حالی که بین سه بعد توانمند سازی (تاثیرگذاری، خود اثر بخشی، خود مختاری با تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود نداشت (سلیمانی و مطهری٬۱۳۸۸٬ص۱۵۵-۱۲۰) .
مصطفوی(۱۳۸۱) در تحقیقی با عنوان بررسی میزان مشارکت اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز در تصمیم گیری های مشارکتی، مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها را امری ضروری می داند و ابراز می کند که بکارگیری مدیریت مشارکتی بایستی به مدیران توصیه شود زیرا مدیریت مشارکتی، حس یکپارچگی و خلاقیت کارکنان را توسعه داده و در نهایت به رشد حرفه ای آنان می انجامد.
زنجانی(۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین توسعه حرفه ای کارکنان با خود کار آمدی آنان و نوع قدرت مدیران، که بر روی ۱۷۶ نفر از کارکنان مرد وزن صورت گرفته است رابطه مثبت و معنا داری بین توسعه حرفه ای و خود کار آمدی یافته است.
فیضی و فصیح (۱۳۸۷) با بررسی تاثیر سبک های سنتی و مشارکتی بر خلاقیت دبیران متوسطه کرمانشاه انجام دادند که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معنا داری بین سبک های مدیریت مشارکتی و خلاقیت وجود دارد و تفویض تصمیمات به سطوح پایین را با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی در هر استان می تواند سودمندتر و نتایج بهتری به بار آورد و به خود کنترلی و خود ارزیابی و استقلال معلمان که از نیاز های رشد حرفه ای است توجه بیشتری شود.
در تحقیقی که رها (۱۳۹۱) انجام داده است مدیریت مشارکتی را به عنوان رویکردی چند بعدی معرفی می نماید که شامل ۱۵ مولفه به شرح ذیل می باشد:
یافته ها نشان می دهند که همبستگی خطی معناداری بین ۱۵ مولفه مدیریت مشارکتی وجود دارد و سطح بالاتری از مشارکت سازمانی را ترویج می دهد. معلمان تمایل به داشتن سطح بالاتری از مدیریت مشارکتی را دارا هستند در حالی که وقتی مدیران سطح پایین تری از مشا رکت سازمانی وجود داشت معلمان تمایل به داشتن سطح پایین تری از مدیریت مشارکتی را داشتند. همچنین بیش از سایر مولفه ها، تعیین اهداف جمعی و شفافیت به طور متوالی قوی ترین همبستگی را با مدیریت مشارکتی داشتند مثلاً (ضریب = ۰٫۵۷) و (ضریب = ۰٫۵۵) و اعتماد ضعیف ترین همبستگی خطی را با مدیریت مشارکتی داشت (ضریب= ۳۴/۰). این همبستگی ها در سطح ۰٫۰۵ معنادار است. یافته های کلی درباره مولفه های مدیریت مشارکتی و مشارکت سازمانی به شرح ذیل می باشند:
همبستگی معناداری بین مدیریت مشارکتی و مشارکت سازمانی وجود داشت با ضریب همبستگی ۵۷/۰٫همبستگی معناداری بین اعتماد و مدیریت مشارکتی وجود داشت با ضریب همبستگی ۳۴/۰٫ همبستگی معناداری بین تصمیم سازی و مدریت مشارکتی وجود داشت با ضریب همبستگی ۴۸/۰٫ همبستگی معناداری بین کار تیمی و مدریت مشارکتی وجود داشت با ضریب همبستگی ۵۲/۰٫ همبستگی معناداری بین سهیم شدن در قدرت و مدریت مشارکتی وجود داشت با ضریب همبستگی ۳۸/۰٫
گروه تعلیم و تربیت دانشگاه مریلند طی تحقیقاتی که از سراسر جهان جمع آوری کرده است؛ تشخیص داد که مهارت معلمان تاثیر معنی داری در یادگیری دانش آموزان دارد. کمک به معلمان برای توسعه دانش و مهارت های مورد نیازشان با برنامه های جدی آموزشی معلمان شروع می شود. توسعه حرفه ای به طور مداوم و موثر به معلمان کمک می کند که دانش و مهار تهایشان را از طریق فعالیت های شغلی افزایش دهند (حجازی و همکاران٬۱۳۸۸٬ص۷۸).
نتایج پژوهش پیروت زاده(۱۳۹۱) حاکی از آن است که هرچه قدر مدیران مدارس دارای جهت گیری حرفه ای باشند، یعنی از اختیار و قدرت در جهت تقویت و تشویق معلمان برای انجام حرفه ی معلمی استفاده کنند و قوانین و مقررات موجود تسهیل گر امور باشند، معلمان را در تصمیمات دخیل کنند و سلسله مراتب اداری انجام امور مدرسه را آسان کنند در میزان حرفه گرایی معلمان تاثیر گذار خواهد بود(پیروت زاده، ۱۳۹۱،ص۹۸).
۲-۳-۲ تحقیقات انجام شده در خارج از کشور:
ین چنگ [۱۱۰] (۱۹۹۳) پژوهشی با عنوان تئوری ها وویژگیهای مدیریت مدرسه محوری با هدف توسعه درک تئوریهای مدرسه محوری وویژگیهای عملکرد مدارس برای تسهیل فعالیتهای مدارس انجام داد ، نتایج تحقیق مهمترین ابعاد نظام مدیریت مدرسه محوری را ،تمرکززدایی ، تفویض اختیار ، خود مدیریتی ، ابتکار منابع انسانی، بهبود فرایند درونی، توسعه مشارکت، بهره گیری از منابع، خلاقیت ونوآوری نشان می دهد ( جهانیان ، ۱۳۸۷ ، ص ۵۹ ) .
به عنوان مثال، تحقیق دلار [۱۱۱](۱۹۹۸) در ۳۰ مدرسه متوسطه در استرالیا، نشان داد که “مدیریت مدرسه محور ” در مدارسی که جو مثبت وجود داشت و کارمندان و سهامداران در تصمیم گیری مشارکت داشتند، بسیار موفقیت آمیز بود. همچنین خود گردانی حیطه عمل رهبری و مدیریت آموزشی را افزایش می دهد و به مدیران و کارکنان ارشد امکان می دهد در نتایج مدرسه تاثیر گذار باشند و نظارت دولت را کاهش می دهد (حسنی ٬عباس زاده ٬سامری٬۱۳۹۰٬ص۲۰-۹).
سالازار[۱۱۲](۲۰۰۰) معتقد است که در سالهای اخیر توانمند سازی به عنوان یک راهکار نیروی انسانی برای خلق کارآمدی و خشنودی بیشتر کارکنان در محیط کار مورد استفاده قرار می گیرد و شرت گیر[۱۱۳](۱۹۹۴) نیز اعتقاد دارند که توانمند سازی فرصت هایی برای استقلال، انتخاب، مسئولیت پذیری و مشارکت در تصمیم گیری های سازمان به افراد داده می شود. بطور کلی توانمند سازی مدیران برای افزایش بهره وری، از طریق بالا بردن تعهد نسبت به سازمان و برعکس مورد استفاده قرار گرفته و روش ارزشمندی است که بین کنترل کامل مدیریت و آزادی عمل کارکنان توازن برقرار می کند ( گمینیان، ۱۳۸۳).