بنابرین سرمایه گذاری مسئولانه اجتماعی، در خلال دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ نرخ رشد و مقبولیت عامیانه خوبی به دست آورد. در آغاز دهه ۱۹۶۰ فضای رقابتی در سطح بین الملل بسیاری از سازمان ها را وادار کرد برای کسب سهم بیشتری از بازار، از هیچ اقدامی فروگذار نکنند. بدین شکل در دهه ۶۰ مسائل اخلاقی در سازمان ها به میزان بی سابقه ای افزایش یافت. در دهه ۱۹۷۰ نیز گروههای دوستدار زمین و صلح سبز شکل گرفتند؛ بعد از گذشت سه دهه این گروه ها و سایر سازمان های غیر دولتی در شمال آمریکا و اروپا، به ویژه در توسعه قانون گذاری و استاندارد سازی برای موضوعات اجتماعی و زیست محیطی نقش مهمی ایفا نمودند. بدین ترتیب مسئولیت اجتماعی نخستین بار در میانه دهه ۱۹۷۰ مفهومی جهانی یافت. با گذر زمان، از دهه ۱۹۸۰ به بعد بعد تمایل عمومی به تأیید مسئولیت اجتماعی گسترده تر شد (ایزو،۲۰۰۴).
در دهه ۱۹۹۰ سازمان هایی که درگیر تولید یا بازاریابی کالاها از طریق برون سپاری[۵] بینالمللی بودند، شروع به پذیرش ضوابط رفتار با کارگر، متناسب عرضه کنندگان شان و مقاطعه کاران کردند. این سازمان ها به گزارش های منفی ای که آن ها را محاصره کرده بود، پاسخ دادند. گزارش های مبنی بر ساعات کار غیر انسانی، حقوق بسیار کم، شرایط کار ناامن و غیر بهداشتی، استفاده از کودکان در تولیدات پوشاک، کفش، اسباب بازی و سایر موارد علیه این سازمان ها وجود داشت. سراسر دهه ۱۹۹۰ و بعد از آن، دوران فوران و رشد قارچ گونه این ضوابط بود. رسوایی های مالی برخی از سازمان های بزرگ نیز باعث شد که مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمان ها خیزشی دوباره بگیرد (امیدوار،۱۳۸۹).
در جمع بندی می توان گفت: اگرچه مسئولیت اجتماعی سازمان ها دارای لیست رو به رشدی در دهه ۱۹۹۰ بوده است، اما این موضوع پدیده نوینی نیست و در واقع ریشه هایش به زمانهای گذشته باز میگردد (امیدوار،۱۳۸۹).
سیر تحول و تطور رویکرد مسئولیت اجتماعی در مدیریت را در سه مرحله تاریخی می توان مورد مطالعه قرار داد:
۱- از سال ۱۸۰۰ تا ۱۹۳۰
دیدگاه حاکم در این دوره این بوده که مؤسسات و بنگاه های اقتصادی و بازرگانی تنها، مسئول تأمین منافع و کسب حداکثر سود برای خود هستند.
۲- از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰
در نتیجه استثمار کارگران و نادیده گرفتن حقوق انسانی آن ها در این دوره حرکت بسیار مهمی شکل میگیرد. نیروی کار پراکنده برای اینکه در برابر عامل سرمایه و مالکان صنایع بیش از پیش آسیب نبینند، تشکیل یافته و اتحادیه های کارگری را به وجود آوردند.
از سال ۱۹۶۰ تا کنون
در این دوره جوامع بیش از پیش متوجه اثرات زیست محیطی، بنگاه های اقتصادی و صنایع غول پیکر میشوند و در نتیجه، این نگرش به وجود میآید که چون جامعه به مؤسسات اجازه فعالیت و رشد داده است و سازمان های مذبور از منابع کمیاب همین مردم استفاده میکنند و جامعه محیط مناسبی برای تحصیل سود آن ها به وجود آورده است، بنابرین مؤسسات باید خدمت گذار عموم باشند و جامعه حق دارد به خاطر رفاه عموم، آن ها را کنترل کند. در این دوره است که رویکردی تحت عناوین نظریه عمومی مسئولیت اجتماعی و یا نظریه کیفیت زندگی در عرصه مدیریت شکل میگیرد و این نگرش به وجود میآید که سازمان ها نه تنها مسئول تأمین منافع خود و کارکنان و افراد ذیربط در سازمان هستند، بلکه یک مسئولیت عمومی نیز دارند و آن، رعایت هنجارها و ارزش های اجتماعی و تأمین منافع جامعه است (رسولی۱۳۸۹).
تاریخچه مسئولیت اجتماعی در ایران:
در ایران نیز مسئولیت اجتماعی شرکت ها در قالب مفاهیمی چون وقف و وام های قرض الحسنه نمود یافته است. البته وقف به عنوان سنت ملی اسلامی عمدتاًً محدود به ساخت مدرسه و یا مسجد میشده است و تجار وصاحبان صنایع در ساخت و تأمین هزینه های این اماکن مشارکت داشته اند.
با توجه به اینکه فضای صنعتی در ایران در دهه اول سال های ۱۳۰۰ به آرامی شکل گرفت و تعداد کارگران صنعتی در اندازه های صنعتی در اندازه های بزرگی نبود، اغلب صاحبان صنایع با افراد جامعه و کارکنان خود دارای روابط اجتماعی گسترده ای بودند و نقش پررنگ مذهب و سنت باعث می شد مشارکت های اجتماعی گسترده ای داشته باشند. اما مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت ها در سال های اخیر توسط صاحبان صنایع و بخش خصوصی، سازمان های غیر دولتی، روشنفکران و دانشگاهیان مطرح شده است. برگزاری اولین کنفرانس مسئولیت اجتماعی شرکت ها توسط برخی تشکل های صنعتی چون اتاق بازرگانی، کنفدراسیون صنعت، برخی از شرکت های خصوصی و سازمان های غیر دولتی، نقطه آغازی در زمینه مطرح کردن مفهوم و ادبیات این موضوع در ایران است. همچنین شدت یافتن فضای رقابتی برای برخی صاحبان صنایع باعث شده که بسیاری از سازمان های ایرانی در فرایندهای مدیریتی خود به این مفهوم توجه کنند. با پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی، سازمان های ایرانی باید دارای اصول اخلاقی مشخص و مدون شده ای برای خود باشند تا بتوانند در فضای تجارت جهانی فعالیت کنند (امیدوار،۱۳۸۹).
تعریف مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی سازمان، مفهومی است که سازمان ها آن را مورد توجه قرار داده و مصلحت و منافع جامعه را از طریق مسئولیت پذیری در برابر اثراتی که فعالیت هایشان بر مصرف کنندگان، عرضه کنندگان، کارمندان، سهام داران،جامعه و محیط در همه فضای عملیاتی میگذارد، تحت تأثیر قرار میدهند. این تعهد به نظر میرسد که فراتر از الزامات قانونی برای پیروی کردن از مقررات باشد و سازمان ها به طور داوطلبانه گام های آینده را در جهت بهبود کیفیت زندگی کارکنان و خانواده هایشان به خوبی در حیطه جامعه محلی و جوامع وسیع تر بردارند (چاوش باشی،۱۳۸۹)*. پیچیدگی عوامل و متغیرهای تأثیرگذار بر پدیده هایی که به نوعی به اجتماع باز میگردند، ارائه تعریف واحدی از آن ها را غیر ممکن ساخته است. مسئولیت اجتماعی نیز از این امر مستثنی نیست، در ادامه تعاریف موجود از مسئولیت اجتماعی ارائه می شود: