یکی از اساتید[۳۴] ایرادی را نسبت به ماده ۱۳۵ق.آ.د.م با ذکر مثالی بیان نموده است: شخص (الف)با وکالت دادن به (ب)علیه (ج) طرح دعوی کردهاست. (ج) نمی تواند(الف) را به دعوی جلب نماید زیرا نماینده قراردادی (الف)یعنی(ب)دردعوای مطروحه مداخله دارد.شخصی که ازطریق نماینده قراردادی، قانونی یا قضایی خود دردعوای اصلی شرکت دارد، به عنوان شخص ثالث، قابل جلب به دعوانمی باشد، بنابرین اطلاق ماده ۱۳۵ در مورد جلب هر شخصی به عنوان ثالث صحیح نیست.
به نظرمی رسد نویسنده مذکورحساسیت زیادی به خرج داده است زیرااین ازبدیهیات است که شخصی که نماینده قانونی یاقراردادی یا قضایی وی دردعوی شرکت داردجزء اصحاب دعوی محسوب می شود و عنوان شخص ثالث بر وی اطلاق نمی شود.
اما عکس این مورد یعنی ثالث محسوب نمودن وکیل یا نماینده و فراخواندن آن ها به دعوا به عنوان مجلوب ثالث بلامانع است چون آن ها نسبت به آن دعوا،ثالث محسوب میشوند وطرف دعوا به شمار نمی روند، پس منعی برای جلب آن ها به دادرسی وجود ندارد.
بند سوم : اهلیت
اقامه دعوا نوعی استیفای حق است.برای اقامه دعوااهلیت استیفا(بلوغ، عقل ورشد) شرط است. صغیر و مجنون اهلیت اقامه هیچ دعوایی راندارند وسفیه وتاجر ورشکسته درامورمالی اهلیت اقامه دعواندارند. اگرکسی مبادرت به طرح دعوا نماید در حالی که اهلیت لازم برای اقامه دعوارا نداشته است، خوانده میتواند ایراد عدم اهلیت رابه استناد بند۳ماده ۸۴مطرح نماید ودادگاه بایستی در این مورد قراررد دعوا صادر نماید.(ماده ۸۹ ق.آ.د.م) تمام آنچه که درخصوص شرایط عمومی اقامه دعوا و ازجمله راجع به شرط اهلیت گفته شد، درعموم دعاوی اعم ازاصلی وطاری جاری است. لذا، مقررات مذبور را می توان در زمینه دعوای جلب ثالث نیزاعمال نمود.اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ اوتمام می شود.(ماده۹۵۶قانون مدنی) هرانسان متمتع ازحقوق مدنی خواهدبود لیکن هیچکس نمی تواند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد. (ماده ۹۵۸ قانون مدنی)
خواهان دعوای جلب همانند خواهان هر دعوایی جهت اقامه ی دعوا باید دارای اهلیت باشد. از این جهت تفاوتی میان جلب ثالث اصلی و تقویتی نمی باشد و در هر دو حالت، جالب باید اهلیت داشته باشد تا بتواند اقدام به طرح دعوای جلب نماید. البته به دلیل اینکه جلب ثالث دعوای طاری است وبه تبع دعوای اصلی شکل میگیرد علی القاعده کسی که اقدام به جلب ثالث می کند دارای اهلیت میباشد، زیرا وی ازقبل طرف دعوای اصل نیزبوده است. البته چنانچه خواهان یاخوانده دعوای اصلی محجور باشد، نماینده وی(ولی یاقیم) در دادرسی شرکت نموده وعندالاقتضاء میتواند ازجانب مولی علیه اقدام به جلب ثالث نماید.
گفتار دوم : شرایط اختصاصی اقامه ی دعوای جلب ثالث
جهت رسیدگی به دعوای جلب ثالث علاوه بر شرایط عمومی اقامه دعوا، رعایت شرایط اختصاصی دعوای جلب ثالث ازجمله وجود دعوای اصلی، ارتباط بین دعوای اصلی وجلب ثالث ورعایت مهلت اقدام، لازم است. هریک ازمواردمذکور توضیح داده می شود.
بند اول : وجود دعوای اصلی
دعوای اصلی به هر دعوایی گفته می شودکه ابتدا ازسوی خواهان علیه خوانده طرح میگردد. دعوای جلب ثالث یکی ازانواع دعاوی طاری است که به تبع دعوای اصلی شکل میگیرد.به عبارت دیگر تا دعوایی شکل نگرفته باشد دعوای جلب ثالث معناپیدا نمی کند. اگر بدون وجود دعوای اصلی دعوایی دیگر شکل بگیرد، خود دعوایی مستقل است و دیگر دعوای طاری تلقی نمی شود.
چون جلب ثالث در مرحله بدوی، واخواهی وتجدیدنظر قابل طرح است، در هریک از مراحل مذبور، دعوای اصلی بایددرحال رسیدگی باشد تا بتوان جلب ثالث نمود. درغیر این صورت، عنوان دعوای جلب ثالث بر آن صدق نمی کند. اقامه دعوای طاری فرع بر وجود دعوای اصلی است وبدون وجود دعوای اصلی، اساساً عنوان دعوای طاری قابل تحقق نیست. یکی ازنویسندگاه در این زمینه چنین بیان می نمایند:«شرط تحقق دعوای طاری چنان که ازصریح ماده ۲۸ق.آ.د.م(ماده۱۷قانون کنونی) دانسته می شود، این است که پس ازطرح دعوای مقدم(دعوای اصلی) مطرح گردد. بنابرین اگردعوای اجرت المثل و تخلیه باهم دریک دادخواست مطرح شود، دعوای طاری مصداق پیدا نمی کند.»[۳۵]
چون هدف، رسیدگی توأمان به دعوای اصلی وجلب ثالث است، چنانچه مانعی برای رسیدگی ماهوی نسبت به دعوای اصلی وجودداشته باشد، رسیدگی به دعوای جلب ثالث نیزممکن نخواهدبود. برای مثال، اگردادخواست اصلی به لحاظ نقص شکلی مردود اعلام شود یا این که دعوای اصلی به لحاظ وجود نوعی ایراد، منتهی به صدور قراررد دعوا گردد، رسیدگی به ماهیت دعوای اصلی میسرنبوده ورسیدگی به دعوای جلب ثالث نیز به عنوان یک دعوای طاری، غیرممکن میگردد. درچنین مواردی، دعوای جلب ثالث ازدعوای اصلی تفکیک شده ودرصورت صلاحیت دادگاه، جداگانه وبارعایت قواعدعام مورد رسیدگی واقع خواهدشد، آن هم درصورتی که جلب ثالث ازنوع اصلی باشدوالا بارددادخواست یادعوای اصلی، رسیدگی به دعوای جلب ثالث تقویتی درهرحال منتفی میگردد.