۲-۱-۷-۷٫ اخلاقمداری در کار
اخلاق کار، حوزهای از فرهنگ جامعه به شمار میرود که عقاید و ارزشهای مربوط به کار را در برمیگیرد و از قواعد کلی حاکم بر فرهنگ و جامعه تبعیت می کند (رجبزاده، ۱۳۷۶: ۶۴). اخلاق کار، یعنی پذیرفتن مسئولیت در قبال کار روزانه و انجام آن به مناسبترین وجه ممکن. امام علی (ع) با علم به قرآن و سنت نبوی، در کلام گهربار خود به تشریح مبانی اخلاقگرایی در کار پرداختهاند.
از دیدگاه امام علی (ع) ارزش هر کار به اخلاقی بودنش است نه به زیادی آن. در حکمت نود و پنج نهجالبلاغه میفرمایند: «لایَقِلُّ عَمَلُ مَعَ التَقوی» هیچ عملی با تقوا کم محسوب نمی شود، و در ادامه میفرمایند: «وَ کَیفَ یَقِلُّ ما یَتَقَبَل» و چگونه کم به حساب آید چیزی که نزد خدا پذیرفته می شود؟
از نظر امام علی (ع)، کار اگر مرزها و حدود ارزشهای انسانی و الهی را محترم بشمارد، لازم و نوعی عبادت است. در این حالت است که کارگر، محبوب خدا خواهد بود. ایشان میفرماید: «اِنِّ الله عَزَوَجَل یُحِبُّ العَبد المُحتُرِفُ الاَمین» همانا خداوند، اهل حرفه و پیشه امانتدار را دوست دارد (کلینی، ۱۴۱۳: ج ۵/۱۱۳). تأکید بر تقوا، تعهد و امانتداری و … بیانگر نقش مهم و اساسی اخلاق در به ثمر رسیدن کار و تلاش است زیرا رعایت این اصول سعادت دنیا و آخرت انسان را فراهم می سازد (مشایخی پور،۱۳۹۰: ۴۵). با تحلیل و بررسی سخنان حضرت، برخی از مؤلفههای اخلاق در کار عبارتاند از:
مشورت در کار: یکی از اساسیترین عناصر اخلاق کار، مشورت در کار جهت انجام مطلوبتر آن است. حضرت علی (ع) میفرمایند: «لایَستَغنِیَ العاقِلُ عَن المُشاوِره» (تیتمی آمدی، ۱۳۶۶: ۱۹۰)؛ خردمند، از مشورت کردن بینیاز نیست. بدیهی است مشورت با افراد باید متناسب با دانش و تخصص آنان انجام شود. هرکسی صلاحیت مشاوره را ندارد. امام علی (ع) در سفارشهایشان به مالک اشتر نخعی، او را به مشورت بسیار با دانشمندان و حکیمان توصیه فرموده است (نامه/۵۳).
کوچک نشمردن کار دیگران: از نظر اخلاقی، افراد نباید کار دیگران را کوچک شمرده و آن ها را مورد تحقیر قرار دهند، زیرا هر کاری دارای ارزش مربوط به خود میباشد و برای جامعه مفید و مؤثر است. امام علی (ع) نیز به کار هر شخصی اهمیت میدادند و آن را باارزش میدانسته اند و هیچگاه کار کسی را کوچک نشمرده و با این روش موجب تقویت روحیه افراد میشدند. در بخشی از نامه حضرت به مالک آمده است: «ثُمَّ اعرِف لِکُلِّ امرِیٍ مِنهُم ما اَبلی، وَ لا تُقَصِّرنَّ بِهِ غایَۀِ بَلائِهَ!… وَ لا ضَعَۀُ امریٍ اِلی اَن تَستَصغِرَ مِن بَلائِهِ ما کانَ عَظیماً» (نامه ۵۳)، وانگهی رنج و تلاش هر یک را عادلانه ارج بنه و به دیگری نسبت مده و در شناخت و بها دادن کوتاه مکن. هرگز مباد که شرافت و شخصیت کسی تو را برانگیزد که کار و رنج خُردش را بزرگ بشماری یا گمنامی کسی برانگیزدت که کار بزرگ او را کوچک بینی.
بردباری در کار: یکی از لوازم موفقیت در کار بردباری و برقرار نمودن رابطه سالم با همکاران در مراتب و مراحل مختلف یک فعالیت جمعی است. در اصول کافی، به کسانی که در مرتبه بالاتری قرار دارند توصیه شده است که با همکاران خود صبور و بردبار باشند و با آن ها تندی نکنند (کلینی، ۱۴۱۳، ج ۳: ۳۲۲). برای ایجاد شرایط سالم و مناسب کار ضرورت دارد کسانی که صاحب قدرتند در هر مرتبه از مراتب قدرت از بهرهبرداری نفسانی از قدرت که نماد آن تضییع حق، و اعمال زور است بپرهیزند (همان: ۲۱۵).
پای بندی به قراردادها و عهود: انسان ذاتاً وفاداری را دوست دارد و از پایبند بودن به تعهدات لذت میبرد. پیامبر میفرمایند: «شرایط دینداری وفایبهعهد است» (مجلسی، ۱۴۰۴: ج ۷۲ /۱۹۸). در یک سازمان، برای تحقق اهداف سازمانی، باید فضایی به وجود آید که در آن اعتماد است. در سازمانی که کارمندان و مدیران به تعهدات خود وفادار و پای بند نیستند، بی اعتمادی و دروغگویی رواج مییابد و در نتیجه باعث بیثباتی، هرجومرج، بینظمی، از بین رفتن اعتماد و … میشود.
تشکر و قدردانی: در یک نظام اداری اسلامی، باید، کارمندان و کارکنانی که به شایستگی کار میکنند، مورد تقدیر و تشکر قرار گیرند تا برای ادامه کار و خدمت، انگیزه پیدا کنند و با شوق بیشتر مشغول خدمت رسانی به مردم شوند و یا به آنان پستهای حساستر و مهمتر را واگذار کرد تا آن ها بتوانند قابلیتها و توانمندیهای خود را در انجام آن ارائه دهند. امام علی (ع) میفرمایند: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکی نباشد، زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بیرغبت میشوند و بدکاران در بدکاری تشویق میگردند، پس به هر کدام بر اساس کردارشان پاداش بده» (نامه/۵۳).
اگر در سیره امامان به خصوص امام علی (ع) تفحص کنیم، سراسر مربوط به اخلاق و به خصوص اخلاق اداری است. کتاب نهجالبلاغه کتاب اخلاق و اعتقاد تشیع است، در این کتاب عظیم، اخلاق اداری به صورتهای مختلفی ارائه شده است که با مطالعه دقیق و اساسی آن و البته عمل به آن میتوان به یک نظام اداری اسلامی و اصول دست یافت.
۲-۲٫ بخش دوم: آثار و پیامدهای کار در سیره معصومین (ع)
کار و تربیت علت و معلول یکدیگرند، همان طور که انسان سازنده و خالق کار خود است، کار نیز خالق آثار و پیامدهایی در زندگی انسان است (مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۹: ۸۸). این آثار، یا دنیوی است و یا اخروی و در دنیا یا فردی است یا اجتماعی. در این قسمت به سه دسته از پیامدهای تربیتی کار اشاره می شود:
۲-۲-۱٫ آثار دنیوی کار در بعد فردی
۲-۲-۱-۱٫ کسب روزی
در سیره معصومین (ع) کار کردن برای به دست آوردن روزی مورد ستایش قرار گرفته است. در این رابطه امام صادق (ع) خطاب به یکی از یاران خویش به نام هشام فرمودند: «ای هشام، اگر دیدی دو صف برای جنگ روبروی هم قرار گرفتهاند، در همان روز نیز دست از تحصیل روزی برندار» (فوادیان دامغانی، ۱۳۷۸: ۷۰).
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «ما أکَلَ أحَدٌ طَعاما قَطُّ خَیرا مِن أن یَأکُلَ مِن عَمَلِ یَدِهِ، وإنَّ نَبِیَّ اللّه داوودَ علیه السلام کانَ یَأکُلُ مِن عَمَلِ یَدِهِ» (بخاری، ۱۹۹۶: ج ۲/ ۷۳۰)؛ هیچکس هرگز خوراکى بهتر از آنچه حاصل دست رنجِ اوست، نخورده است. همانا پیامبر خدا، داوود علیه السلام، از دست رنج خویش مىخورد.
باز در جای دیگر رسول خدا (ص) فرمودند: «خداوند رحمت کند مردی را که کسب پاکیزه داشته باشد و از روی اقتصاد و میانهروی خرج کند و مازاد درآمدش را برای روز تنگدستی و احتیاجش از پیش فرستد» (متقی الهندی، ۱۳۹۷: ج ۴/ ۵).
از آنجا که انسان با کار کردن صاحب روزی می شود از لحاظ تربیتی، انگیزهای برای وی است تا تمام تلاش و کوشش خود را برای انجام کار صرف نماید.
۲-۲-۱-۲٫ سلامت جسم