۲-۳-۱۳- فرهنگ مالیاتی
فرهنگ به مجموعهای از باورها، اعتقادات، گرایشها، اندیشهها، هنجارها و ارزشها و… اطلاق میشود. این مجموعه در داخل هر جامعه ای وجود دارد و در واقع قالب هویتی فرد و جامعه را شکل میدهد. این قالب ویژگی خاص دارد و آن این است افرادی را که در یک فضای فرهنگی رشد و نمود نمیکنند به یک شکل در میآورد. در این گونه فضاها بسیاری از مردم شیوه تفکر، نوع اعتقادات و میزان باورهایشان به هم شبیه و نزدیک است و ما میتوانیم با شناخت فرهنگ آن ها رفتار آن ها را پیشبینی نمائیم. فرهنگ مالیاتی نیز در واقع نگاهی خاص و نگرشی نشأت گرفته از فرهنگ است که با آن به مقوله مالیات نگریسته میشود (قبله وی، ۱۳۸۶). همچنین مفهوم فرهنگ مالیاتی را میتوان با توجه به مفهوم واژه های مالیات و فرهنگ معنا کرد. از نقطه نظر مالیات نه تنها سیستم مالیاتی و اجرای واقعی مالیات؛ بلکه رابطه بین مسئولین مالیاتی و مالیات دهندگان، فرهنگ مالیاتی را شکل میدهند. پرسشهایی از قبیل: چطور درآمدهای مالیاتی باید بین بدنه محلی و مرکزی توزیع شود، قانون مالیات در این زمینه تا چه حد دقیق و صریح است؛ با تخلفات چگونه برخورد میشود، و هر چه گروههای ذینفع رقیب دیگری وجود دارد، بخش مهمیاز فرهنگ مالیاتی، به ویژه در زمینه اقتصادهای انتقالی است. با وجود این، مفهوم فرهنگ از اهمیت بیشتری برخوردار است (دادگر، به نقل از محبوبی و همکاران، ۱۳۸۶).
۲-۳-۱۳-۱- ویژگیهای یک فرهنگ مالیاتی مطلوب
فرهنگ مالیاتی هنگامیکارا است که افراد جامعه را ملزم به رعایت موارد ذیل نمایند:
-
- نسبت به کلیه درآمدها و داراییهایی که مشمول مالیات میشوند مالیات خود را پرداخت نمایند.
-
- هر گاه شروع به فعالیت کسبی مینمایند به اداره مالیات گزارش بدهند.
-
- وظایف خود را در قبال نظام مالیاتی به نحو احسن انجام دهند.
-
- کتمان درآمد نکنند.
-
- در موعد مقرر اظهارنامه مالیاتی خود را بر اساس درآمدها و هزینه های واقعی تنظیم و به حوزه مالیاتی تحویل دهند.
-
- مالیات خود را در موعد مقرر قانونی پرداخت نمایند.
-
- با ادارات امور مالیاتی در تشخیص مالیات همکاری نمایند.
- در مقابل دولت نیز باید به وظایف خود در قبال مؤدیان پایبند باشد (شمیرانی و همکاران، ۱۳۸۶: ۳۷۳).
۲-۳-۱۳-۲- عوامل مؤثر در ترویج و ارتقاء فرهنگ مالیاتی
- نظام اطلاعاتی مناسب:
توسعه یافتگی فرهنگ مالیاتی یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی نظام مالیاتی ما است. وقتی میگوییم فرهنگ مالیاتی، یعنی مجموعه رفتارها و مناسبات بین مؤدیان مالیاتی با دستگاه مالیاتی کشور و نهایتاًً نظام مالیاتی با آحاد جامعه. برای گسترش و توسعه این فرهنگ هم بایستی اطلاع رسانی بموقع و کافی و مستمر انجام بگیرد و هم بایستی به مردم گفته شود که چرا بایستی مالیات دریافت میشود و این مالیاتی که گرفته میشود به چه مصارفی میرسد. باید بتوانیم این را در باور جامعه بگنجانیم که به هر حال اگر به دنبال توسعه اقتصادی و اجتماعی هستیم، حتماً بایستی این امر با یک مشارکت عمومی صورت بگیرد و مالیات به عنوان یکی از بهترین منابع تأمین درآمدی دولت برای تأمین و رفع نیازهای جامعه است که به صورت وظیفه به دولت محول شده است. فرهنگ سازی در عرصه مالیات فقط به مردم مربوط نمیشود، بلکه دولت هم در این زمینه وظایفی دارد که باید به آن ها توجه کند، چون دولت هم مالیات میگیرد و هم آن را هزینه میکند. بنابرین باید مردم درباره نحوه دریافت مالیات و عادلانه بودن و متوازن بودن آن و همچنین عدالت در هزینه کردن آن، اطلاعات و شناخت شفافی داشته باشند.
- مدیریت صحیح منابع انسانی:
توسعه نیروی انسانی دستگاه مالیاتی یک امر ضروری است که از آن به عنوان دانش مالیاتی نام میبرند. ابتدایی ترین حرکت در مسیر توسعه نظام مالیاتی و اجرای بهینه طرح جامع مالیاتی این است که نسل جدیدی از نیروی انسانی پرورش یابند و اجرای نظام مالیاتی را بر عهده گیرند تا بتوانند به خواستههای منطقی مردم و مسئولین پاسخ شایسته بدهند. نقطه آغاز توسعه نیروی انسانی، آموزش هدفمند و کاربردی است و مأموران و کارکنان نظام مالیاتی باید علاوه بر آشنایی با همه سیستمهای جدید مالیات ستانی و مبانی نوین مالیاتی در کشور و همچنین ابعاد جدید مالیات ستانی و مبانی نوین مالیاتی در کشور و همچنین ابعاد جدید مالیات ستانی در عرصه اقتصاد جهانی و مملکتی، قدرت درک مالی و اجرایی داشته باشد.
- سازمان مناسب مالیاتی:
کشور ما به جهت اینکه از یک سیستم مستحکم و یکپارچه و مکانیزه در نظام مالیاتی برخوردار نیست، با چالشهای متعددی روبروست. برای اصلاح این سیستم باید مهندسی جدیدی را در نظام مالیاتی کشور اجرا کنیم و تفکر سیستمی را ترویج دهیم. برای ایجاد این تفکر سیستمی در نظام مالیاتی، به عنوان اولین راهکار باید عواملی را که در نظام مالیاتی کشور مؤثرند، شناسایی کنیم. از آنجا که عوامل تأثیرگذار در نظام مالیاتی صرفاً عوامل درونی نیستند و عوامل محیطی و بیرونی اقتصادی نظیر تورم و … نیز در بحث نظام مالیاتی نقش دارند، در نتیجه ما هم باید عوامل محیطی را در نظام مالیاتی شناسایی کنیم و در نظام مهندسی مجدد و هم عوامل درونی و بیرونی را مدنظر قرار دهیم.
- وضع قوانین مناسب مالیاتی:
بحث عدم شفاف سازی در نظام مالیاتی یکی از دلایلی است که عدم اعتماد را ایجاب کردهاست. بعضی از مشکلات نظام مالیاتی، به این دلیل است که مؤدیان مالیاتی با قوانین و مقررات و حقوق اجتماعی خودشان کاملاً آشنا نیستند. مأموران مالیاتی به دلیل حجم قوانین مالیاتی، گهگاه با آن ها آشنایی کامل ندارند که این موجب شده است که نوعی عدم اعتماد میان مردم و مأموران مالیاتی به وجود آید. در نتیجه سازمان امور مالیاتی بایستی قوانینی را تدوین و تنظیم کند تا قوانین مالیاتی شفاف و قابل فهم تر و به موقع با تغییرات شرایط اقتصادی سازگاری داشته و همچنین متناسب با توان پرداخت شرکتهای تولیدی از سوی سازمان امور مالیاتی اعمال شود و در اخذ مالیات قوانین نظارتی مناسب وجود داشته باشد.
۵-رفتار مناسب دولت:
یکی از مهمترین مسائلی که ارتباط و همبستگی مستقیم با فرهنگ مالیاتی دارد، توسعه ادبیات و اقتصاد مالیاتی در میان مردم است. اگر دولت در رفتارهای مالیاتی خود اصول مردم-محور را رعایت و نهادینه کند و شناخت مردم از این برنامه ها و هزینه و درآمدهای مالیاتی افزایش یابد، مردم به طور غیرمستقیم بر هزینه مالیات نظارت خواهند داشت. در آن صورت اعتماد عمومی نیز بیشتر میشود و مالیات علاوه بر کارکرد اقتصادی و درآمدسازی برای دولت، میتواند در فرهنگ و مشروعیت و مقبولیت مردمی نیز جایگاه خوبی کسب کند ( قربانی، ۱۳۸۹: ۴۱).
۲-۳-۱۴- تمکین مالیاتی