۱٫ غیر قهر آمیز و غیر کیفری بودن: برای اعمال این اقدامات رضایت ذی نفع الزامی است. برخلاف ضمانت اجرای کیفری که یکسویه اعمال میگردد و مجرم در آن دخالتی نمی تواند بکند. اقدامات قهر آمیز، اصلاح و درمان معمول در حقوق جزا مشمول اقدامات پیشگیرانه نمی شود.
۲٫ اختصاصی بودن اقدامات پیشگیرانه: هدف و غایت اصلی این اقدامات باید به طور ویژه مربوط به پیشگیری باشد، نه این که پیشگیری، از آثار جنبی آن باشد.
۳٫ کاستن آثار جرم: اگر اقدامات پیشگیرانه نتواند جرم را محو کند، می بایست از شدت آثار و افزایش آمار آن بکاهد.
۴. در نظر گرفتن عوامل خطر و محیط اجتماعی: تدابیر پیشگیرانه در معنای خاص، می بایست هم علل مستعد سازی بروز جرم ناظر بر شخص را در نظر بگیرد و هم ناظر بر محیط پیرامون فرد و عوامل جرم زا در این محیط باشد.
بند دوم: انواع پیشگیری از جرم
مرور ادبیات مربوط به جرم شناسی پیشگیرانه نشان میدهد که هر چه از عمر این شاخه نورسته جرم شناسی کاربردی می گذرد، بر تنوع تقسیم بندی انواع پیشگیری از جرم افزوده می شود. این تقسیم بندی ها بر اساس معیارهایی چون: سن ( تقسیم به پیشگیری از جرائم اطفال و بزرگسالان)، طرق پیشگیری ( پیشگیری قضائی با بهره گرفتن از سیستم کیفری، پیشگیری وضعی از طریق کاهش فرصت های ارتکاب جرم و پیشگیری از مجرمیت از طریق کاهش پتانسیل جنایی افراد)، عمومی و اختصاصی بودن (پیشگیری عام و خاص)، سطوح پیشگیری (پیشگیری اوّلیه، ثانویه و ثالث) و معیارهای دیگر شکل گرفته اند.
در ادامه به بررسی برخی از این تقسیم بندی ها خواهیم پرداخت.
الف)پیشگیری اوّلیه، ثانویه و ثالث
تقسیم بندی پیشگیری به پیشگیری اوّلیه، ثانویه و ثالث، بر اساس مدل اپیدمیولوژی پزشکی طرّاحی شده است.
-پیشگیری اوّلیه: در پیشگیری اوّلیه که لزوماً مخاطبان آن مجرمان نبوده و عموم مردم اند، هدف اصلی از بین بردن فرصت های ارتکاب جرم است. در این گونه پیشگیری از طریق طرّاحی فعالانه تدابیر مناسب و تقویت تواناییهای درونی افراد و یا اصلاح متغیّرهای خارجی به افراد فرصت داده می شود تا رفتار هایی را در پیش گیرند که در شرایط حال و آینده برای آنان مفید است.[۶] از نمونه برنامه های مبتنی بر پیشگیری اوّلیه می توان برنامه ی آموزش والدین برای جلوگیری از بی توجّهی و سوء رفتار با کودکان، برنامه هایی در مدارس برای آگاه کردن دانش آموزان از پیامدهای سوء ترک تحصیل و موارد مشابه را نام برد.
–پیشگیری ثانویه: پیشگیری ثانویه به مداخله در مورد افرادی می پردازد که در معرض خطر خارج شدن از مسیر درست زندگی قرار دارند. هنگامی که بررسی ویژگی های شخصیتی فرد حاکی از آن باشد که وی در معرض خطر بزهکاری قرار دارد، اقدامات پیشگیری ثانویه برای رفع شرایط خطر و بازگرداندن فرد به مسیر مثبت زندگی به کار گرفته می شود.[۷]
از آن جا که موضوع پیشگیری ثانویه مداخله در شرایط خطر است نسبت به اقدامات پیشگیری اوّلیه از اولویّت و فوریّت بیشتری برخوردار است. برای نمونه تشکیل گروه پشتیبانی آموزشی برای دانش آموزانی که وضعیّت درسی و حضور آن ها در مدرسه حاکی از خطر شدید ترک تحصیل است و تلاش برای بقاء آنان در مدرسه.
–پیشگیری ثالث: مداخلات پیشگیرانه سطح سوم در شرایطی صورت میگیرد که فرد از مرحله خطر عبور کرده و وارد مرحله بزهکاری شده است لذا این اقدامات به منظور قطع روند بزهکاری، جلوگیری ازحرفه ای شدن مجرم و کاستن از جدیّت بزهکاری صورت میگیرد. با توجّه به ماهیت مداخلات پیشگیرانه سطح سوم و جمعیت هدف آن ها، معمولا این مداخلات در مجموعه های مشخّص مانند مراکز درمانی، کلینیک های بهداشت روانی و یا دفاتر مشاوره انجام می شود. به طور کلی این پیشگیری درصدد جلوگیری از تکرار جرم میباشد.
ب) پیشگیری قضایی، وضعی، اجتماعی (جامعوی و رشدمدار):
–پیشگیری قضایی: این نوع پیشگیری که با به کارگیری ابزارهای حقوق کیفری اعمال می شود از طریق ارعاب، ناتوان سازی و بازپروری به پیشگیری از ارتکاب جرم می پردازد. پیشگیری قضائی یا کیفری تداعی بخش گام های آغازین در تاریخ حقوق کیفری است که با بهره گرفتن از خصوصیّات ارعابی و بازدارندگی مجازات، در پی مقابله با جرم و پیشگیری در سطح فردی و جمعی بوده است. طبق بند ب ماده یک لایحه پیشگیری از جرم، پیشگیری قضائی عبارت است از مجموعه تدابیر و اقداماتی که دستگاه قضایی در خصوص اصلاح مجرمان و استفاده مناسب از قرارهای تأمین و ضمانت اجراها و جلب اعتماد عمومی نسبت به نهادهای عدالت کیفری اتخاذ می کند[۸]. این نوع پیشگیری بعد از ارتکاب جرم صورت میگیرد و هدف آن جلوگیری از تکرار جرم در آینده است. پیشگیری قضایی در واقع پیشگیری در معنای موسّع است.
-پیشگیری وضعی: اقدامات وضعی پیشگیرنده، ناظر بر اوضاع، احوال و شرایطی است که مجرم را در آستانه ی ارتکاب جرم قرار میدهند. این اوضاع و احوال که در جرم شناسی وضعیّتهای ماقبل بزهکاری یا وضعیّت های پیش جنایی نام دارند[۹]، فرایند گذار از اندیشه به عمل مجرمانه را تحریک یا تسهیل کرده و نقش تعیین کننده ای در آن ایفا میکنند[۱۰]. بزه دیده یا آماج جرم جزو این وضعیّت ها قلمداد می شود[۱۱]. بنابرین، پیشگیری وضعی با تغییر وضعیّت های ما قبل بزهکاری و دشوار کردن ارتکاب جرم، بالا بردن خطر شناسایی، دستگیری بزهکار و کاهش سود و لذت مورد انتظار مجرم، وی را در تعرّض به هدف یا بزه دیده خاصی مردد میکند و بدین ترتیب فرض بر این است که در چنین شرایطی، بزهکار از عملی ساختن اندیشه ی خود نسبت به آن بزه دیده صرفنظر خواهد کرد.
– پیشگیری اجتماعی: اقدامات اجتماعی، فرهنگی و… که در سطح جامعه برای مردم اجرا می شود تا نیازهای آنان برطرف شود، به تدابیر پیشگیرانه اجتماعی موسوم اند. این قسم از پیشگیری به دو دسته جامعه مدار و رشدمدار تقسیم می شود.[۱۲]
۱-پیشگیری جامعوی : منظور از پیشگیری جامعوی یا جامعه مدار مداخلات و اقداماتی است که برای تغییر درشرایط اجتماعی که بر بزهکاری درجوامع تأثیر میگذارند طرّاحی شده اند. بر طبق این دیدگاه، شلوغی و ازدحام جمعیت، نارسایی خدمات عمومی،کمبود مسکن، حاشیه نشینی و دشواری های حمل و نقل بر بزهکاری تأثیر میگذارند و برخی از اماکن شهری به سبب ساخت کالبدی از ظرفیت های جنایی بالا برخوردارند. این نوع پیشگیری با شناسایی مکان های وقوع جرم و ویژگی های ساختاری جوامع و اصلاح آن ها صورت میگیرد.
۲-پیشگیری رشدمدار: در این نوع پیشگیری با شناسایی اطفالی که زودتر از سنین معمول رفتارهای ناسازگار، منحرفانه و مجرمانه از خود نشان دادهاند، تلاش می شود تا ضمن شناسایی خلأها، کمبودها یا مشکلات عاطفی، تربیتی، تحصیلی، فرهنگی و… که به این دسته از رفتارها منجر شده اند، با خود آنان یا در صورت لزوم با اعضای خانواده آنان، معلمان و همکلاسی ها در مدرسه، همسایگان در محله، گروه همسالان وهمبازی ها و… برخورد متناسب صورت گیرد.[۱۳]
پیشگیری رشدمدار در فصل آینده بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
گفتار دوم: تعلیم و تربیت