۴-۳-۱ -۲ مفهوم سلامت روان
اگرچه متخصصان تعاریف متعددی از این مفهوم سلامت ارائه دادهاند اما تقریباً همه آن ها موضع مشترکی دارند و آن مسئولیت در قبال خود و انتخاب سبک زندگی سالم است( باباپور و همکاران، ۱۳۸۲). مفهوم سلامت روان در واقع جنبه ای از مفهوم کلی سلامت است. عبارت سلامت روان به صورت های مختلفی استفاده می شود( یانگ، ۲۰۱۰). پیلگرام( ۲۰۰۹)، در کتاب مفاهیم کلیدی در سلامت روان را به ۳ گروه تقسیم میکند. در گروه اول سلامت روانی را به عنوان یک گروه مثبت از احساس بهزیستی روانی، در گروه دوم، به عنوان بخشی از خدمات روانی و در گروه سوم به عنوان عدم مشکلات روانی در نظر میگیرد. مطابق با گروه اول، سلامت روان به عنوان توانایی مشارکت در ارتباط با مردم دیگر، به طور منطقی و مولد عمل کردن( با در نظر گرفتن محدودیت های سنی، سلامت فیزیکی یا توانایی ها)، لذت بردن از فرصت های معمول برای شاد زیستن، مراقبت از دیگران، مطابقت با الزامات اجتماعی و قانون داشتن یک سری مهارت های اجتماعی معقول و حل مسئله و …( پیگرام، ۲۰۰۹؛ یانگ، ۲۰۱۰). با در نظر گرفتن این تعریف یکی از الزامات سلامت روان خود آگاهی است. مطابق با گروه دوم، سلامت روان در بطن خدمات سلامت روانی شرح داده می شود. بدین معنی که کلینیک ها یا مراکز سلامت روان، تسهیلاتی را برای بهبود سلامت روان فراهم میکنند. مطابق با گروه سوم، سلامت روان به عنوان نقطه مقابل بیماری های روانی( شینزوفرنی، اختلالات دو قطبی و …) تعریف میشوند( پیلگرام، ۲۰۰۹).
الگوی انسانگرا[۶]، سلامت روان را به عنوان توانایی خود تنظیمی که مفهومی فعال یا نشان دهنده درجه بالایی از سنخیت[۷] است تعریف میکند که بیشتر منعکس کننده خود بوده و جنبه درونی دارد، اگرچه این به نظر میرسد تعریف خود است، مثلاً خود تنظیمی تعیین کننده نیاز های ماست و سنخیت بر حقیقت خود تمرکز دارد. در چنین الگوهایی این مسائل قابل درک است، اگر ما مضطرب یا افسرده باشیم، خود معمولیمان نیستیم بلکه خود شکوفایی[۸] ما دچار مشکل شده است.
رایف[۹] و. همکاران(۱۹۹۷؛ به نقل از باباپور، ۱۳۸۲)، یک الگوی چند بعدی از سلامت روانشناختی را مفهوم سازی و عملیاتی کردهاند. در این الگو سلامت روان شناختی دارای ماهیت مثبت عملکردی میباشد که متشکل از عناصر مختلفی است از قبیل:
پذیرش خود[۱۰]: نگرش مثبت به خود، شناخت جنبههای مختلف خود که میتواند مثبت یا منفی باشد، احساس مثبت درباره گذشته خود.
رابطه مثبت با دیگران[۱۱]: داشتن رابطه گرم، رضایت بخش و توأم با اعتماد به دیگران و توجه به سلامتی و خشنودی دیگران، احساس همدردی با سایر افراد.
خود پیروی[۱۲]: مستقل[۱۳] و خود مختار بودن[۱۴]، توانایی مقاومت در برابر فشارهای اجتماعی، توانایی تنظیم رفتار از درون و ارزیابی خود به وسیله معیارهای شخصی.
۵-۳-۱-۲ مفهوم سلامت روانی از دیدگاه های مختلف
-
- دیدگاه روانپزشکی: دیدگاه روانپزشکی درباره فرد اعتقاد به تعادل حیاتی دارد. در این دیدگاه فردی از سلامت روانی برخوردار است که دارای نظام متعادلی است که خوب عمل میکند و اگر این تعادل به هم بخورد، بیماری روانی ظاهر خواهد شد( گنجی، ۱۳۸۴).
-
- دیدگاه روان پویشی( روانکاوی): این دیدگاه بر نقش اضطراب و تعارض درونی تأکید دارد(کریمی، ۱۳۸۳). دیدگاه روانکاوی معتقد است که شخصیت فرد از سه عنصر تشکیل شده است: نهاد، من و فرامن. بنابرین، بر اساس نظر صاحب نظران مکتب روانکاوی، سلامت روانی زمانی تضمین می شود که من با واقعیت سازگار شود و هم چنین تکانش های غریزی نهاد به کنترل درآید( گنجی، ۱۳۸۴).
-
- دیدگاه رفتارگرایی: چگونگی تأثیر محیط بر رفتار را به آزمایش می کشد. رفتارگرایی معتقد است که سلامت روانی به محرک ها و محیط وابسته است. به این ترتیب آن چه را که مکاتب دیگر بیماری روانی به حساب می آورند، از دیدگاه رفتارگرایان رفتاری است که مانند سایر رفتارها آموخته می شود. کسی که دارای سلامت روانی است، رفتارش با محیط معینی با نوعی بهنجاری رفتاری سازگاری دارد( کریمی، ۱۳۸۳).
-
- دیدگاه شناختی: تفکرات ناقص و مشکلات حل مسأله را علل رفتار ناسالم میداند و یا به عبارتی، رفتار یک شخص بستگی به شیوه درک او از موقعیت های اجتماعی دارد( کریمی، ۱۳۸۳).
-
- دیدگاه انسان گرایی- هستی گرایی: بر تفرد آدمی و بر آزادی انسان برای تصمیم گیری در مورد خود تأکید دارد( ساراسون، ۱۳۷۷). این دیدگاه معتقد است که سلامت روانی یعنی ارضای نیازهای سطوح پایین و رسیدن به خودشکوفایی. هر عاملی که فرد را در سطح نیازهای سطوح پایین نگه دارد و از خودشکوفایی او جلوگیری کند، اختلال رفتاری به وجود خواهد آورد( میلانی فر، ۱۳۸۴).
-
- دیدگاه اجتماعی: متوجه نقش های روابط اجتماعی و تأثیر شرایط اقتصادی- اجتماعی بر رفتار غیر انطباقی است(میلانی فر، ۱۳۸۴).
۶-۳-۱-۲ خصوصیات افراد دارای سلامت روان
بنا بر تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی، افراد دارای بهداشت روانی دارای خصوصیات زیر هستند: آنان احساس راحتی میکنند، خود را آن گونه که هستند میپذیرند، از استعدادهای خود بهره مند میشوند، نگرانی، ترس و اضطراب و حسادت کمتری دارند و دارای اعتماد به نفس میباشند. سیستم ارزشی آنان از تجارب شخصی خودشان سرچشمه میگیرد. احساس خوبی نسبت به دیگران دارند، کوشش می کننددیگران را دوست بدارند و به آنان اعتماد کنند، روابط گرمی با دیگران دارند، به علایق افراد دیگر توجه میکنند و نسبت به آن ها احساس مسئولیت نشان میدهند، سعی نمی کنندبر دیگران تسلط یابند، محیط خود را تا آن جا که ممکن است شکل میدهند و تا آن جا که ضرورت دارد با آن سازگار میشوند( بنی جمالی و احدی، ۱۳۷۰).
۷-۳-۱ -۲ مفهوم سلامت روان در نظریات روان کاوی
۱-۷-۳-۱-۲ نظریه زیگموند فروید[۱۵]
به عقیده فروید، نخستین ویژگی سلامت روان شناختی، خود آگاهی است، یعنی هر چه که ممکن است در ناخوداگاه موجب مشکل شود بایستی خود اگاه باشد. به عقیده او انسان متعارف تیپی است که مراحل رشد روانی – جنسی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل بیش از حد تثییت نشده باشد. به نظر او هر فردی به نحوی نا متعارف است(کورسینی، به نقل از جنانی، ۱۳۸۰).فروید انسان نامتعارف را به دو گروه روان نژند و روان پریش تقسیم میکند و هسته مرکزی روانی را اضطراب میداند و به اعتقاد او انسان سالم از مکانیزم های دفاعی نوع دوستی، پارسایی، ریاضت، شوخ طبعی و والایش و سرکوب استفاده میکند( خدارحیمی، ۱۳۷۴).